دشنام یافته(دُ تَ / تِ) ناسزا شنیده. دشنام شنیده. فحش خورده. فحش داده شده. سرزنش شده. (ناظم الاطباء). شتیم. (از منتهی الارب) ادامه... ناسزا شنیده. دشنام شنیده. فحش خورده. فحش داده شده. سرزنش شده. (ناظم الاطباء). شتیم. (از منتهی الارب) لغت نامه دهخدا